یکبار دیگر در این صفحه اشاره کرده بودیم که بسیاری از نویسندگان و مترجمین مشهور یکصدسال اخیر، نخستین نوشتهها و آثار خود را در روزنامه اطلاعات بهچاپ رسانیدند. در اینجا ستونی را به معرفی این چهرههای نامدار و مشهوری که کارخود را از نخستین سالهای تاسیس با روزنامه اطلاعات شروع کردند میپردازیم و این ستون را با استاد سعید نفیسی شروع میکنیم:
براساس آنچه درباره استاد سعید نفیسی در مراجع و تالیفات تاریخی و فضاهای مجازی ازجمله ویکی پدیا نوشته اند استاد سعید نفیسی زاده ۱۸ خرداد ۱۲۷۴ در کرمان درگذشته ۲۳ آبان ۱۳۴۵ در تهران زبانشناس، پژوهشگر ادبیات فارسی، تاریخنگار، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی وجزو نسل اول استادان دانشکده حقوق و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود.
او فرزند میرزا علیاکبر ناظمالاطبا (معروف به ناظمالاطباء کرمانی) و از نوادگان حکیم نفیس بن عوض کرمانی (طبیب نامدار ایران در قرن نهم هجری) وبرادرعلیاصغر نفیسی ملقب به مودبالدوله بود.
تحصیلات سه سالهٔ ابتدایی را در مدرسهٔ شرف، یکی ازنخستین مدارس جدید که پدرش تأسیس کرده بود،گذراند وتحصیلات متوسطه را درمدرسهٔ علمیه، تنهامدرسهای که دورهٔ متوسطه داشت،در بهار ۱۲۸۸ درتهران به پایان رساند. پانزده ساله بود که برادربزرگترش اکبر مؤدب نفیسی او را برای ادامهٔ تحصیل به اروپا برد. نفیسی تحصیلات خود را در شهر نوشاتل سوئیس و دانشگاه پاریس انجام داد ودرسال ۱۲۹۷به ایران بازگشت. ابتدا در دبیرستانهای تهران و دبیرستان ادب اصفهان به تدریس زبان فرانسه پرداخت وبعد در وزارت فوائد عامه (ایران) مشغول کارشد. در سال ۱۲۹۷ به گروه نویسندگان مجله دانشکده پیوست ودر یکسال فعالیت این مجله با محمدتقی بهار همکاری داشت.
در سال ۱۳۰۸خورشیدی به خدمت وزارت فرهنگ درآمد وعلاوه بر تدریس زبان فرانسه در دبیرستانها، به کارآموزش درمدارس علوم سیاسی، دارالفنون،مدرسه عالی تجارت ومدرسه صنعتی پرداخت. درسالهای بعد به تدریس در دانشکدههای حقوق و ادبیات پرداخت به عضویت فرهنگستان ایران درآمد.
وی ازآغاز بنیانِ دانشگاه تهران درجایگاه استاد دانشکدهٔ حقوق و پس ازآن، به استادی دانشکدهٔ ادبیات برگزیده شد.نفیسی ازپیوستگان به فرهنگستان بود و چندی دردانشگاههای کابل وشهرهایی چون دهلی، کلکته، دانشگاههای قاهره و بیروت به آموزش پرداخت.
تاریخ و ادبیات ایران
علاقمندی نفیسی به تاریخ و ادبیات ایران،باعث شده بود تا آثار تازه و پژوهشی پدیدآورد وتعدادبسیاری از متنهای منثور و منظوم فارسی را به شیوههای علمی منتشر کند و از گمنامی بیرون آورد و آنها در روزنامه اطلاعات منتشر ساخت.
کتابخانه شخصی وکممانندی که به مرور زمان فراهم ساخته بود به او این امکان را میداد که به مهمترین مآخذ تاریخی وادبی دسترسی داشته باشد. صادق رضازاده شفق دربارهٔ سعید نفیسی مینویسد:
من در تمام مدت شناسایی او حیران کار و کوشش او بودم. میتوانم بگویم که در همه عمر مردی در کتابدوستی ومطالعه وفراواننویسی و کنجکاوی ادبی مانند او ندیدم… درعین فراواننویسی تندنویس هم بودواگر قلم برمیداشت،مدتی نگذشته مقالهای وافی ومطالبی کافی به رشته تحریر میکشید… درهرصورت اینگونه ثمربخشی حیرتآور از نفیسی عجب نیست ودراینکارهیچیک از نویسندگان ومؤلفان زمان ما به پایه اونمیرسد وباید او را ازحیث تعداد آثار با امثال یاقوت حموی یا ابوعلی سینا یا غزالی و از متأخرین با مؤلف ناسخالتواریخ مقایسه کرد،تندنویسی اوخود استعداد نادری بود که من در همه عمر بر او ثانی ندیدم. قلم درلای انگشتان باریک او ساز سیال و سیار و منبع فیاضی بود که ایست نداشت و اگرآغاز به نوشتن میکردساعتی نمیگذشت که ستونها وصحیفههایی مشحون از عبارات شایان وفارسی استوار روان روی میز تحریر پخش میگشت وشخص آنچه را که سحر قلم عنوان دادهاند،به چشم میدید.
روش نویسندگی
وی از بنیانگذاران مکتب نثر دانشگاهی است که ازجمله ویژگی این نثر پیراستگی عبارات در لفظ ومعنا بوده، بهطوریکه نویسنده میکوشید، اندیشههای خود را چنان ساده بیانکند که عبارات او از هرگونه پیچیدگی دورمانده وضمن دوری کردن از عناصر ادبی، از استحکام دستوری بهره بگیرد .
به گفته عبدالحسینزرینکوب، نفیسی شخصیتی چند بعدی داشت: مورخ، محقق، ادیب، منتقد، نویسنده، مترجم، زبانشناس و روزنامهنگار بود. همسرش پریمرز نفیسی دربارهاش گفته است: اوواقعاً عاشق کتاب بود. مصرف مفید وبه جای پول را فقط در خریدن کتاب میدانست، بهطوریکه ضروریترین احتیاجات شخصی خود را در این راه صرف میکرد. میگویند در مدرسه شاگرد زیاد منظمی نبود، ولی هوش و حافظهاش عالی بود. مطالعه را از همان اوایل جوانی دوست داشت. عقیده داشت کتاب باید چاپ شود و به دست مردم برسد. کتاب را نباید حبس کرد وجلوی پیشرفت فکری مردم را گرفت. بایدوسیله بهدست مردم داد تا هرکس هرقدر مایل است،مطالعه کند،و روشنبین و روشنفکر شود و این مسئله را یک قدم اساسی برای پیشرفت جامعه وبه خصوص جوانان میدانست.هیچ وقت باهیچ ناشری درگرفتن حق تألیف سخت نمیگرفت. سعید نفیسی در جمعآوری کتاب حریص بود،هرنوع کتاب و نوشته و مجله، مربوط یا نامربوط به رشتههای تخصصی خود جمع میکرد. حدود پنجاه سال از دوران زندگی را صرف این کار کرد. شاید بهترین مجموعه کتابهای روسی دربارهٔ ایران ازآنِ او باشد. اوتوانسته بودبهمناسبتِ مسافرتهای متعددی که به شوروی رفته بود، درطول چهل سال آخر زندگیاش اکثرآثار روسی دربارهٔ ایران را گردآوری کند.نفیسی مردی بود پاکدل و خوشرو،وقتی از کسی میرنجید، رودرروی ازاو گِله میکرد.اگرچه در نویسندگی بیپروا بود و گاه نوشتههایش موجب رنجش دوستان میگردید،چون نیتی پاک داشت، خیلی زود با دوستانِ آزرده، صفا میکرد.تند برمیآشفت وتندتر ازآن آرام میگرفت. نفیسی صاحب صفات برجستهای بود که مجموع آنها کمتر در فردی یافت میشد.
او از جمله نویسندگانی بود که از زمان تاسیس روزنامه اطلاعات روابط خوبی با عباس مسعودی برقرارکردو هرازگاهی مطلبی انتقادآمیز و موضوعی اجتماعی را درقالب یک مقاله دراختیار روزنامه اطلاعات میگذاشت که همه آنها در این روزنامه به چاپ میرسید. یادش گرامی باد.

شما چه نظری دارید؟